فلسفه آئینی یلدا در بنیاد نجومی ایران باستان

علیرضا عسکری چاوردی مدیر پایگاه میراث جهانی تخت‌جمشید در یادداشتی نوشت: مبانی علمی، آئینی و هویتی یلدا با رویکرد تاریخی، ظرفیت های تمدنی و شناخت شناسی معاصر آن در حقیقت تکریم مبانی فرهنگی، نوآوری ها و دستاوردهای اجتماعی جامعه ایرانی است. از نظر علمی، اتکاء آن بر مبانی گاهشماری و اختراع تقویم در دوره داریوش یکم است و مبنای آن اندیشه آفرینش جهان در گاهنبار پنجم یعنی جشن ۳۰ ام آذرماه در گاهشماری اوستائی کهن است.

گاهنبارها سالگرد آفرینش جهان هستند که در هر مرحله جشنی به مناسبت هر کدام تدوین شده است و به روز عیدی ختم می شده اند. طی زمان، برگزاری این آئین ها در فرهنگ ایرانی هویت یافته است و به مرور فرهنگ آئینی ایرانیان بر مبنای نظام گاهشماری مذهبی و مدنی تکوین شده است. این نظام آئینی ریشه در ساختار طبیعی گردش خورشید و تغییر فصل دارد که در اصل ساختار معیشت سنّتی و زیست تاریخی جامعه ایران بر آن اتکاء داشته است.

در حقیقت آئین یلدا تشریفات خروج از فصل پائیز و ورود به فصل زمستان را در تاریخ ادبیات اسطوره ای ایران معنا و مفهوم می بخشد. 

منشاء شکل گیری و پیدایش یلدا با اقتباس از تقویم خورشیدی مصر و بابل به دوره کمبوجیه و داریوش یکم باز می گردد. سال ۳۶۵ روزی در گاهشماری اوستائی کهن پیش از هخامنشی به شش گاهنبار تقسیم شده بود. در دوره داریوش یکم با اختراع تقویم خورشیدی بر مبنای سال خورشیدی و ماه مهی برای نخستین بار در تاریخ ایران آئین های مربوط به شش گاهنبار در گاهشماری اوستائی نو تدوین و سازماندهی شد. به این ترتیب شش گاهنبار به روز عیدی ختم  و عید بزرگ روز نوروز به عنوان هفتمین عید در آغاز سال نو وضع شد. در ساختار بزرگترین سازمان بزرگ حکومتی خاورمیانه باستان، هخامنشیان، تقویم خورشیدی با ماههای مهی در امور تجاری، کشاورزی و مالیاتی جامعه مدنی بکار گرفتند. 
ارائه الگوهای اساسی در مورد منشأ آئین یلدا و ماهیت علم نجوم در ایران باستان نیازمند شناخت بنیان های مذهبی، نجومی و اسطوره ای دوره باستان است. استفاده مذهبی از نجوم برای امور شرعی جامعه ایران باستان در چارچوب آئین های مذهبی زرتشت بر مبنای نظام گاهشماری اوستائی نو در دوره هخامنشی و اشکانی و متعاقبا در پایان دوره  ساسانی در همان ساختار تقویم یزدگری ادامه یافت و به عنوان نظام سنّتی جامعه ایرانی با آئین ها و خاطره های گذشته در عصر اسلامی مورد تکریم واقع شد. 

در حقیقت با یلدا نظام سنتّی معیشت کشاورزی و دامپروری جامعه ایرانی از فصل برداشت محصول در پائیز به فصل سرد زمستان وارد می شد.  این تغییر فصل برای مردم فرصتی اجتماعی فراهم ساخته بود که ایرانیان باستان در نکوداشت آن بر پایه نظام علمی و گاهشماری مقدمات ورود به فصل زمستان را در بلندترین شب سال جشن بگیرند. مبانی معرفتی نظام اجتماعی ایران برای نکوداشت آئین شب یلدا فرصتی مناسبی فراهم ساخت تا بتوانند از شب های پیش روی فصل زمستان استفاده نمایند، خانواده ها دور هم جمع شوند، از خشکبار و آجیل فراهم شده از فصول پیشین در این فصل استفاده نمایند و بخش مهمی از امور زندگی، دیدار با خویشاوندان به ویژه زندگی جوانان را سامان و وصلت دهند. نماد اجتماعی این شب های زمستان در شعر و ادبیات ایرانی تجلی یافت و علاوه بر پرورش کمال و معرفت بخش مهمی از نظام اجتماعی خانواده ها با خواستگاری و یا گفتگو برای نامزدی ها در همین فصل شکل می گرفت که نماد سمبیلک آن سرخی زیبای هندوانه و انار بر سفره های رنگین جامعه ایرانی نشان از زندگی، عشق و امید داشت. 

این نظام معرفتی میراث معنوی جامعه ایرانی در پیش از دوره هخامنشی وجود داشت، در دوره هخامنشی در چارچوب گاهشماری خورشیدی و آئینی به شکل کلاسیک در تقویم مدنی و شرعی جامعه ایرانی تعریف شد و سرانجام به عنوان یک سنّت آئینی در طی تاریخ ایران ادامه یافت.

انتهای پیام/

کد خبر 1403092901673
دبیر مهدی نورعلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha